وندیداد – قانون ضد دیو - قسمت دهم |
| چاپ |
|
روزنامه اطلاعات 17 آبان 1367 صفحه 6
وندیداد – قانون ضد دیو
در پاسخ نقدی بر وندیداد - هاشم رضی – بخش دوم
2- درباره مغان مسأله بسیار گسترده و قابل بحث است. موضوعی که از سده های چهارم و پنجم پیش از میلاد تا به امروز به راه حل مناسبی نرسیده است. موضوع اصلی این است که آیا زرتشت خود از تیره، طبقه یا کاست «مغان» بود یا نه؟ مغان چه کسانی بودند و واژه ی «مگه» و «مگونت» در سرودهای زرتشت آیا اشاره به همان مغان تاریخی است یا نه؟ البته در مقدمه وندیداد و اثر دیگر نگارنده با عنوان «تاریخ مطالعات دینهای ایرانی» شروحی هست. امیدوارم ترجمه کتاب بزرگ و بسیار پژوهشگرانه ی «فرانس کومون» با عنوان «مغان یونانی مآب» که نگارنده در کار آماده سازی آن است، بسیاری از پژوهشهایی را که جامعه مشتاق ما خواهان آن است، دسترس قرار دهد. نیز کتاب ارزشمند دیگر همین محقق بزرگ که از کهن ترین صاحب نظران سده اخیر در این زمینه است با عنوان «راز و رمز های آیین میترایی» که امیدوارم به زودی منتشر شود و تا حد شایسته ای راهگشا باشد.
لیکن دین زرتشتی فراگیر در زمان ساسانیان و آن حکومت مستبدانه مغان که با خشونت و ارعاب و در کمال سخت گیری برقرار گشت، با دینی که زرتشت با سرودهایش ارائه کرده بود، تفاوتی فاحش و غیر قابل باور دارد. دین زرتشتی زمان ساسانیان از دوران قدرت کرتیر تاکنون، همان است که در «وندیداد» «شایست ناشایست» ، «دینکرد» ، «روایات پهلوی» ، «ارداوپراف نامه»، «گزیده های زات سپرم» ، «رساله ایمیت اشاوهیشتان» ، «بندهش» ، «وچکرت دینیک»، «فرضیات نامه» ، «سد در نثر و سد در بندهش»، «روایات داراب هرمزدیار»، «داتستان دینیک» ، «گزارش گمان شکن» و ... باقی است و به وسیله مورخان باستانی به صورت پراکنده گزارش شده- اما در هیچ جای گاثاها، اثری و کوچکترین جای پایی از این جهانی که پر از دیو و جن و پری و ارواح خبیثه و مراسم شگفت انگیزی که موجب هراس و وحشت و اعجاب می شود ملاحظه نمی گردد و این مغان بودند که با عنوان «بهدینی، مزدینی، زرتشتی» و جز آن آیینی را بنیاد نهادند که تنها نام و نسبت زرتشتی در آن باقی مانده بود با زایده ها یا نسبت هایی شناخته شده و چنانکه در مقدمه وندیداد شرح شده، همین مغان بودند که سبب سقوط ایران شدند. «کرتیر» و کتیبه هایش در تاریخ دوران حکومت ساسانیان را باید با کتیبه مغانه «خشایار شا» مقایسه کرد. هر دو به تقریب در میانه دو حکومت بزرگ . میان این استقرار حکومت دینی مغان در دوران کرتیر و تبعات پس از آن تا سرنوشت فلاکت بار یزدگرد سوم و کتیبه خشایارشا و استقرار مجدد سلطه مغان تا سقوط مشابه داریوش سوم که نشان شگفت از تکرار تاریخ است، دو حادثه و شدت عمل مذهبی که به صورت آشکار ، حاکی از آن است که مغان در تدارک رسیدن به حکومت هستند؛ حکومتی که شناخت آن نیازی به اندیشه بسیار ندارد.
منبع:روزنامه اطلاعات ۱۷ آبان 1367 صفحه 6
|